۱۳۹۸ اسفند ۱۷, شنبه

به یاد هنرمند اجرا: اولای

اولای، هنرمند اجرای آلمانی (Frank Uwe Laysiepen)
بعضی از اجراهایِ روی بدن، خصوصا آنهایی که روی مرز‌های تحمل بدنی کار می‌شوند، برای من همیشه از تأثیرگذارترین آثار بوده‌اند، جوری که هم در لحظه دیدن و فهمیدنش نفس را در سینه حبس می‌کنند و هم اینکه ردشان در ذهن برای همیشه حک می‌شود، مانند کاری که وفا بلال برای کشتگان جنگ امریکا و عراق انجام داد : ۵۰۰۰ نقطه با جوهر قرمز در پشتش خالکوبی کرد که به تعداد کشتگان آمریکایی در جنگ و مناطق عراق بود و هنگامی که به زیر نور بنفش می‌رفت کهکشانی از صدهزار نقطه خالکوبی‌شده دیگر -که در نور عادی نامرئی بودند-به چشم می‌آمد. به تعدادکشتگان نامرئی عراقی در جنگ آمریکا و عراق، به نشان استاندارد دوگانه در نمایش و‌ تاثیر کشته‌شدگان هرکشور.

(Wafaa Bilal) وفا بلال 

یا چندتایی از مارینا آبرامویچ که یکیشان که مربوط به جنگ‌های بالکان بود و در فضایی پر از استخوان گاو‌های تازه ذبح‌شده، با لباسِ خانگی‌ِ زنانه به شیوه سوگواران می‌نشست و چندین روز در میان آن گندیدگی و عُق، استخوان‌ها را می‌سايید: تصویر چندجانبه از جنگ با همه لایه‌های ویرانی و جسد و تجاوز را به تجسم می‌کشید.

(Marina Abramovic) مارینا آبرامویچ 
ویا کارهای اولیه‌اش با اولای که از دریچه مسأله مرزهای تحمل و آسیب‌پذیری بدن، رابطه نزدیک و عاطفی را تصویر می‌کشیدند مثل اجرای تیر‌وکمان که زهِ کشیده و مسلح کمان، تیری به قلب مارینا نشانه گرفته و در صورت رهاکردن هرکدام از شریک‌ها، مرگ مارینا حتمی می‌بود، به نوعی سروکله‌زدنی خطرناک با مفهوم اعتماد درون رابطه بود و زخم‌پذیری و آسیب‌پذیری اعتماد‌کننده را با همه ترس‌ها و ریسک‌ها و شَک‌هایی که در این میان موجود است، در اجرایی چند‌دقیقه‌ای خلاصه می‌کرد، همینطور در اجرای دم و بازدم، که هردو صرفا بازدمِ همدیگر را تنفس می‌کردند و با این مسمومیت تدریجی در کمتر از بیست‌ دقیقه به مرز بیهوشی می‌رسیدند، فرم بدن‌ها و نحوه تنفس بازدمِ همدیگر -که تداعی‌کننده بوسه است- نشان از سمی بودن بالقوه‌ی هر رابطه صمیمی دارد: تبدیل تدریجیِ نفس به زهر، نشانی از قدرت تخریبِ عشق/هم‌خانگی...  یا آن دیگری که روبه‌رو و خیره به همدیگر، آنقدری بر سر هم داد کشیدند تا صدایشان رفت. 

اولای و مارینا آبرامویچ


اولای و مارینا آبرامویچ

اولای و مارینا آبرامویچ

صحبت در مورد تشابه، اولای و مارینا آبرامویچ، 1976، برلین

و اجرای وداعشان که نود روز طول کشید و هر کدامشان از یک طرف دیوار چین پیاده به راه افتادند، در وسط به هم رسیدند ‌و برای همیشه از هم جدا شدند.


آخرین قدم های اجرای وداع، اولای و مارینا آبرامویچ، 1988، دیوار چین

۱۳۹۸ اسفند ۱۱, یکشنبه

طرح مسابقه شورای شهر و شهرداری بم

دیروز اکانت اینستاگرام اتووود تصاویر مسابقه شورای‌شهر و شهرداری بم را که در سال 83 شرکت کرده بودیم، بازنشر کرده بود، این پروژه اولین مسابقه معماری‌ست که ما شرکت کرده بودیم و از محبوب‌ترین پروژه‌های دفتر ما برای من است.



طرح مسابقه شورای شهر و شهرداری بم، 1383


در متن پروژه آن موقع نوشته بودیم :
ساختمان شورای شهر به عنوان نماینده شهر زلزله‌زده از لابه‌لای خاک ویرانه‌های خود جوانه می زند و سبز می‌شود. مثل نوزادی تازه بی‌مادر شده که آرام آرام می‌تپد و رشد‌ می‌کند و باقی می‌ماند. مردم، ساختمان (شهر) را کشف می‌کنند، از روی پله‌ها بالا می‌روند و سقفی که لحظه‌به‌لحظه کوتاهتر می شود و اشاره‌ایست به تنگنا و مضیقه، و بحران را تجربه کرده و از مجرای تنگِ مابین سقف و پله‌‌ها در مقطع عبور می کنند تا گشایش آسمان کویر را دوباره بیابند.


طرح مسابقه شورای شهر و شهرداری بم، 1383

فارغ از غلط‌های دیکته‌ای مانند استفاده زیاد از شیشه در قسمت‌های دفن شده یا متریالیتی پروژه، ایده‌ها و روش‌های این پروژه در بسیاری از پروژه‌های دیگرمان تکرار شد:
استفاده از روایت و گره خوردن آن با سازماندهی متضاد فرمی و فضایی: دوگانه‌ی فرمی و فضاییِ روایتمند.

این یکپارچه شدن با روایت پروژه هم در روایت مفهومی آن (روییدن و رشدکردن از زمین صفر) و هم در روایت تجربی و حرکتی ‌آن (بالا رفتن مخاطب از مسیر پلکانی، گذشتن از تنگنا و رسیدن به گشایش) وجود دارد و هم در برنامه پیشنهادی ما (دفن کردن قسمت شهرداری و به نمایش درآوردن و رسمیت بخشیدن شورای شهر در قسمت نمایان پروژه)

این دوگانه‌های متصل به روایت و برنامه، چه به صورت دورگه (مینوتورها) یعنی با یک ارگانیسم واحد در پروژه‌هایی مانند گویوم، ویلای برادر بزرگتر و برج آفرینش، یا بصورت باینری (صفر و یکی) در پروژه‌های مثل خانه شریفی‌ها و ویلای دوست ادامه پیدا کرد و گاه مثل پروژه صفادشت و یا خانه هنرمندان بصورت تکمیل‌کننده (یین و یانگ) به همنشینی دو گونه جداناپذیر و یکی‌ناپذیر درآمد.


پروژه خانه گویوم 
پروژه برج آفرینش

پروژه خانه شریفی ها
پروژه ویلای دوست

 پروژه ویلای صفادشت
پروژه خانه هنرمندان