پیامبری در بیست دقیقه
اول اینجا مشخص کنم که من خصومت شخصی با
معماری پارامتریک ندارم و نگاه نظری و تمرین ها یی که در این زمینه انجام می شود برایم جذاب و کیف آور است (به این سایت که دوست عزیزی برایم آدرسش را فرستاده نگاه کنید)واگرتکنیک هایش کمکی به حل یا توسعه
پروژه هایمان بکند از آن به عنوان
ابزاری دیجیتال استفاده می کنم. ولی خوب این دلیل نمی شود نظرم را درباره آینده این گرایش در معماری معاصر دنیا به اطلاع شما نرسانم : به نظرم می آید که معماری پارامتریک با اشتهای
بسیار زیادش به تکثیر و پیبچیدگی در زبان،و باتوجه افراطی اش به تکنیک و نه ایده، منطبق با واقعیت های اقتصادی
امروز دنیا نیست و با آن که اثراتش را بر معماری معاصر خواهد گذاشت اما با شکل فعلیش عمر چندانی نخواهد داشت. این دیدگاه در حال حاضر از لحاظ تئوریک در نقطه اوجش قرار دارد و
مجله ها و کتاب ها ذوق زده تمرین های این
نوع معماری را منتشر می کنند و برادر شوماخر هم کماکان بر طبل سبک سازیش می کوبد و
در حال جا انداختن این دوره به عنوان سبکی همسنگ مدرنسیم یا رنسانس است اما توفیق
اجرایی شدن این گرایش بسیار کم و در حد نمایشگاه ها و فضا های داخلی به نظر می رسد و با توجه به
رکود اقتصادی پنج ساله دنیا که گمان می رود ادامه دار باشد، بهتر از این هم انتظار نمی رود. در کشور های غیر صنعتی هم که امکان تولید و پرداخت اینچنین پیچیدگی ای
وجود ندارد، نتیجه اجرا شبیه فیلم هایی می شود با جلوه های ویژه مبسوط که با تکنیک
بسیار پایین ساخته شده است.
شکاف بین آموزش آکادمیک و دفاتر حرفه ای سرمایه داری بسیار زیاد شده و دانشجویان با انبوهی از نرم افزارهایی کار می کنند که در دفاتر
کمتر استفاده می شود وبا توجه به افزایش دانشکده هایی که با این گرایش کار می کنند
، عموما خبره های تکنیک های کد نویسی و معماری دیجیتال، از رشته های دیگری مثل
مد یا طراحی فضا های بازی های کامپیوتری سر در می آورند.
در این شرایط کاملا طبیعی به نظر می رسد در چند
سال آینده در معماری معاصر، جریانی منتقد معماری تکثیری وهمراه با واقعیت های
اقتصادی دنیا و البته با زیبایی شناسی پیشرو شکل بگیرد ، جریانی احتمالا با گرایش
چپ/مینیمال و البته با زیبایی شناسی جدیدی که خودش را اسلافش متمایز می کند. به
یادتان می آید؛ چگونه گروهی متفکر، عوام
پسندی آمریکایی معماری لاس و گاس را در نقد عبوس بودن مدرنیزم، تئوریزه کردند و پست
مدرنیزم معماری را شکل دادند.
البته شاید هم توجه ها بیشتر به معماری زاهدانه
امروز ژاپنی که مبتنی بر اقتصاد فرم و فضا ست و در تکنیک و مفهوم با سبکی و ظرافت
هایکو هایشان پهلو میزند، معطوف شود و این گرایش حوزه نفوذش را در معماری دنیا
بیشتر کند.احتمالا آن موقع ملخ بازان وطنی می باید سر ماشین را به سمتی جدید
بچرخانند.
سلام،
پاسخحذفبا خیلی از نظراتت موافقم،نشون میده که دیدت نسبت به معماری پارمتریک تقریبا کامل،ولی مشخص که طراحی پارمتریک رو از اول دنبال نکردی،با این حرفت که زیبائی فدای تکنیک طراحی شده کاملا موافقم و معتقدم که هنوز راه زیادی تا موفقیت این طرح مونده،از نظر من هنوز تعریف دقیقی از طراحی پارمتریک وجود نداره ،کاملا درست اشاره میکنی "اما توفیق اجرایی شدن این گرایش بسیار کم و در حد نمایشگاه ها و فضا های داخلی به نظر می رسد و با توجه به رکود اقتصادی پنج ساله دنیا که گمان می رود ادامه دار باشد، بهتر از این هم انتظار نمی رود. در کشور های غیر صنعتی هم که امکان تولید و پرداخت اینچنین پیچیدگی ای وجود ندارد، نتیجه اجرا شبیه فیلم هایی می شود با جلوه های ویژه مبسوط که با تکنیک بسیار پایین ساخته شده است.
شکاف بین آموزش آکادمیک و دفاتر حرفه ای سرمایه داری بسیار زیاد شده و دانشجویان با انبوهی از نرم افزارهایی کار می کنند که در دفاتر کمتر استفاده می شود وبا توجه به افزایش دانشکده هایی که با این گرایش کار می کنند ، عموما خبره های تکنیک های کد نویسی و معماری دیجیتال، از رشته های دیگری مثل مد یا طراحی فضا های بازی های کامپیوتری سر در می آورند."ولی توجهتو به این نکته جلب میکنم که معماری از معماری ایده نمیگیره بلکه کپی میشه،طراحی پارامتریک هم مسلما از معماری به رشتهها ی دیگه مثل طراحی داخلی،طراحی جواهر(که به نظر من مقرون به صرفه هست و اینکه تکنولوژی امکان اجرا شدن رو میده)میره ،کامل میشه و دوباره در معماری استفاده میشه.یه مثال برات میزنم ،طراحی سقف ورودی مساجد،طراحی دستی یأ حتا دیجیتالش کلی وقت میگیره،ولی با این مدل طراحی به سادگی قابل اجراست.بستگی داره چه چیزی از این مدل طراحی توقع داری،به نظر من هم تا زمانی قابل دفاع این مدل از طراحی که تحت کنترل باشه،ولی اگر قرار باشه هر خروجی که کامپیوتر بده و ذوق زدمون کنه قابل دفاع نیست.یکی از اصلیترین مشکلات اینه که هر سبک و طرحی رو که نمیتونیم با گذشته پیوند بدیم ،جزو معماری پارمتریک حساب میکنیم ،در صورتی که سبک معماری زاها حدید پارامتریک نیست ولی اون رو هم در بر میگیره.یادم میاد در یکی از کنفرانسها برای آشنایی با این مدل طراحی چیزی به گوشم خورد که یکم شوکه شدم "ما دیگه نیازی به مهندس سازه نخواهیم داشت "شاید در سالهای آینده این اتفاق بیفته،شاید.
شخصاً به تلاشی که بعضی از دوستان در این زمینه میکنن خوشحالم.همین روزها با دوستانی صحبت کردم که فکر میکنم مسیر خوبی در پیش دارن و اون استفاده و باز یابی پترنها و الگوهای ایرانی در طراحی هست.
پاسخحذف"ملخ بازان وطنی"
پاسخحذفاین فقط ملخ نیست که این کار رو انجام میده،برنامههای زیادی هست،مثلا پلاگ این para 3d که آقای علی ترابی طراحی کرده برای 3ds max.
من در یکی از همین مدارس معماری با گرایش پارامتریک درس میخوانم. در تصدیق این حرف که معماری پارامتریک کم کم تبدیل به مد روز شده و هر کسی کورکورانه به قول دوستان ملخ بازی میکند و به جای ایده از ابزار استفاده میکند شکی نیست. و باید باور داشت که جای خالی ایده رو هیچ ابزاری پر نخواهد کرد خواه دست قوی باشد یا کد نویسی های هزار خطی.
پاسخحذفاما دقیقا روز اول به ما گفته شد که به این گرایش نباید به عنوان یک مانیفست نگاه کرد بلکه ابزاری کارآمد در زمینه ی خلق ایده های معمار است.
ا
دوستان والاهدف من در این نوشته نقد پارامتریسیسم نبود- شاید شوخی های با دوستانی که شیفته این دیدگاه شده اند کرده باشم - ولی بیشتر می خواستم پیش بینی کنم که به نظرم در آینده نزدیک یک گرایش پیشرو در نقد این دیدگاه به وجود می آد که احتمالا گرایشی چپ /مینیمال یا نزدیک به نگاه خواهد بود.
پاسخحذفسطر آخر: که احتمالا گرایشی چپ /مینیمال یا نزدیک به نگاه زاپنی ها خواهد بود
پاسخحذفدر مورد دانشجویی شدن یک جریان و حذف شدن از جریان پیشرو:نگاه کنید به جریان کانتینس سرفیس که چقدر سریع دانشجویی شد و با این که اثراتش رو در معماری گذاشت الان کار کردن باهاش تقزیبا عجیب به نظر می رسه....یا مثلا نقاشی های وازارلی...
پاسخحذفدر آینده ی دووورررر که کللن به هیچ مهندسی احتیاج نخواهیم داشت. اصن to> moris
پاسخحذفزیاد نظری نداشتم اما از خوندنش خوشم اومد
علی رضا تغابنی ! چقد دلم برات تنگ شده... چقد
راستی من هنوز 3d max یاد نگرفتم
autocad هم ای ! ;)
رضا صالحی
پاسخحذفسلام و درود بر همه
من معتقدم که معماری پارامتریک رو نباید در معماری الگوریتمیک خلاصه کرد. به نظرم تمام طرح هایی که معماران ارائه می کنند شامل پارامترهایی است: از اقلیم، نور، دید و منظر، فرهنگ، تاریخ، فلسفه، عملکرد، متریال و ... گرفته که در ترکیب با کانسپت زمینه ساز ایده های طرح معماری می شن.
این همون فرایندیه که هممون سپری کردیم ( در ساده ترین حالتش میشه سایت آنالیز)
و این بین طرحی که به پارامترهای بیشتری در قالب کانسپت طرح جواب بده، به طبع موفقیت های بیشتری هم داره چه بسا که به موضوعات بیشتری پاسخ میده.
احساس من بر اینه که پارامتریک طراحی کردن بیشتر نیاز به فکر پارامتریک داره تا ابزار پارامتریک (مثل گرس هاپر) (برداشتی از کلام فرشید موسوی)
حالا این بین کامپیوتر میتونه کمک کنه تا ما بتونیم پارامترهای بیشتری رو لحاظ کنیم و حتی پارامترها رو با هم درگیر کنیم کاری که از نرم افزارهایی نظیر گرس هاپر انتظار داریم.
ولی همه ی اینها نفی کننده کانسپت در معماری نیست چرا که کانسپت رو معمار انتخاب می کنه !
در ادامه نظر دوستم رضا و در تکمیل حرف هاش؛
پاسخحذفرضا کاملا درست و دقیق گفت که معماری پارامتریک صرفا یعنی طراحی بر اساس پارامترها و این همون کاری هست که اکثرمون تا الان انجام داده ایم. ولی آنچیزی که در سایت ها و کتابها اغلب از این نوع طراحی ارائه میشه، باعث کج فهمی فرد و برداشت اشتباه از این نوع طراحی میشه. این ها صرفا بخش کوچکی از این مجموعه ی بزرگ هستند. معماری پارامتریک بعنوان یک کل (که البته خود جزئی از معماری دیجیتال است) برای خود زیر مجموعه هایی دارد از جمله معماری الگوریتمیک، ژنتیک و ... و آنچیزی که در سایت ها بوفور دیده میشود عمدتا یا جزو این دسته ها هستند و یا اصلا معماری پارامتریک نیستند و دسته ای دیگر از طراحی صرفا دیجیتال هستند
اگر به معماری پارامتریک به این دید نگاه کنیم، قطعا جریانی ضعیف و زودگذر خواهد بود اما اگر به دید درست به آن نگاه کنیم به نظر من شیوه ای قدرتمند و تاثیر گذار در آینده ی طراحی و معماری خواهد بود
این روش معماری هنوز در اول راه خود قرار دارد، یکی از ابزارهای موجود در این راستا، نرم افزار grasshopper است که plug-in های جدید آن امکان بهینه سازی طراحی های ما را با توجه به نور، دید، سرصدا، سازه، مصرف مصالح و حتی اقتصاد را دارد، و اینها همه تعدادی از پارامترهای بیشمار موجود هستند که توسط ما تعیین میشوند. ورژن های جدید نرم افزار revit و نرم افزار های تازه ارائه شده ای همچون vasari و پلاگین dynamo که همگی با revit کار میکنند، تلاش در نزدیک تر کردن این سیستم طراحی به واقعیات معماری و در واقع معمارانه تر کردن پارامترها دارند... البته قبول دارم که این روش نمیتواند پارامترهایی همچون سلایق انسان ها و یا موضوعات زیبایی شناسی را مد نظر قرار دهد و این آن بخشی است که طراحی را از انحصار نرم افزار خارج میکند
به هر حال از نظر من معماری پارامتریک در عرصه معماری، یک گام بزرگ رو به جلو برداشته است. گامی در جهت طراحی سریع تر، دقیق تر و درست تر، ساخت راحت تر و رسیدن به نتایجی کامل تر و البته کم هزینه تر... و به نظر من تمام معماران باید هرچه سریعتر از این روش نه برای طراحی کردن که برای بهینه سازی طراحی های خود استفاده کنند
برای درک بهتر این روش طراحی سایت های بسیاری وجود دارد که یکی از آنها این است:
http://www.parametricdesign.net/
موفق باشید...