حضور من در جشنواره معماری فیلیپین، مثل کسی بود که به یک مهمانی بزرگ خانوادگی دعوت شده
باشد، از آن مهمانیها که همه از هزار سال همدیگر را میشناسند، و تو به عنوان تازهواردِ
جمع، سعی میکنی به واسطه لحنها و شوخیها و صحبتها، فضا را بفهمی، دینامیزم
روابط را کشف کنی، موضوعات و دغدغههایشان را ببینی و از دریچه این مهمانی به فضای
اجتماعی، اقتصادی، عاطفی آن جمع نزدیک شوی.
مهمانان این جشنواره عموماً از کشورهایی مثل فیلیپین،
مالزی، تایلند، ویتنام و اندونزی بودند، از چین و ژاپن هم معمارانی بودند و تک و
توک معماران و منتقدانی از امریکا و اروپا.
معماران این حوزه تمدنی - که مابین ژاپن و چین از یک
طرف و هند از طرف دیگر قرار میگرفت - کاملاً با هم آشنا بودند و گفتگوهای گذشته
خود را دنبال میکردند.
نوع معماریای که گفتمانی در رابطه با آن شکل گرفته
بود هر چند که نتوانسته بود به درون هسته سرمایهدارانهای که توسعه سریع این
کشورها را رهبری میکند، نفوذ کند، اما زبانی تأسیسشده است با خصوصیاتی مشترک که
بسیار با اعتمادبه نفس بالایی در مورد آن گفتگو میکردند.
به عبارتی در عین حالی که این زبان شخص به شخص و
کشور به کشور تفاوتهایی داشت اما خواص مشترک آن قابل رصد کردن بود.
سعی میکنم به چند مورد آنها اشاره کنم:
ساختمان به مثابه مرز درون و بیرون
نفوذ فضای بیرون به درون و درآمیختگی همیشگی این
دو موضوع، عملاً به این معنیست که مرزهای بین این دو آنچنان منبسط شده و آنچنان
به تعویق افتاده که حجم بسیار بزرگی از پروژه عملاً به این فضای مرزگونه اختصاص مییابد،
این مساله اقلیمی که بدلیل یکسانی دمای هوا در زمانهای مختلف سال و روز است، باعث
ایجاد سکانسهای متنوع فضایی با درجات متفاوتی از درونیبودن و بیرونیبودن میشود.
BC ANG, WHBC Architects, from Malaysia
رابطه مسالهدار با طبیعت
طبیعت حارهای آنچنان بازیگر قدرتمندی در این
منطقه است که شاید بتوان گفت رابطه با طبیعت را بتوان جایگزین مساله دروندیسیپلینی “رابطه با زمین” دانست و آن را یک موضعگیری
استراتژیک و پیشاطراحی قلمداد کرد: اینکه چه لایهای از این طبیعتِ غلیظ، با چه
روشی با پروژه درگیر میشود؟ رابطه درون و بیرون چگونه با طبیعت بُر میخورد؟
معماری کجا خود را مینمایاند و کجا پنهان میشود؟ رابطه زمان و ساختمان، چگونه به
واسطه طبیعت رقم میخورد؟ و سوالاتی از این دست.
Chatpong 'Chat' Chuenrudeemol, CHAT Architects, Bangkok-Based from Thailand
BAAD Studio, Philippine
فرم مبتنی بر هندسه راستگوشه/ مقاطع فعال/
سازههای نمایان
پروژهها به واسطه آمیختگی درون و بیرون و رابطه
جدانشدنی با طبیعت، دیاگرامهای مقطع پویا و غیرمتعارفی دارند، کیفیت فضایی پروژهها
را روابط سطوح مختلف کف با هم و با فضاهای خالی ایجاد میکند. هندسه سطوح در پلان
و مقطع راستگوشه است و المانها و منطق سازهای که عموماً به صورت تیر و ستون، یا
صفحه و ستون است، جزئی جداییناپذیر از حجم ساختمان است.
Andramatin, IT Residense, Jakarta, Indonesia
متریالیتی
متریالها عموما بصورت رندوم، با تعدد زیاد و کلاژگونه مورد
استفاده قرار میگیرد و نوعی از فیالبداهگی و تصادفی بودن را نشان میدهد، نوع
اجرا هم در بیشتر اوقات انواعی از چرکی و شلختگی عامدانه را در دل خود دارد. به طور
مقایسهای اگر این زبان معماری در دیاگرامهای فضایی خود شبیه به معماری ژاپنی عمل
میکند در پالت متریالی بسیار از آن فاصله میگیرد، پرحرف و آسانگیر: عملگرایی و
واقعگرایی به جای کمالطلبی و نابگرایی ژاپنی مینشیند، مینیمال در دیاگرام،
ماکسیمال در متریال.
این نوع متریالیتی وقتی با مساله فرمهای راستگوشهی سطحمحور و
همچنین نوع زبان سازهای نمایان، در پروژه حضور پیدا میکنند، نوعی زیباییشناسی
اقتصادِ ضعیف را نمایندگی میکنند هر چند که ممکن است پروژهها الزاماً مربوط به
اقتصادِ ضعیف نباشند.
Kevin Mark Low, Malaysia
Chatpong 'Chat' Chuenrudeemol, CHAT Architects, Bangkok-Based from Thailand
BC ANG, WHBC Architects, from Malaysia
به عبارت دیگر این “زبان معماری” به نوعی ارتباط فعال با چیزهاییست
که واقعیتِ امروز آن اجتماع/طبیعت را میسازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر